تحقیق آماده بررسی جایگاه حافظ در آثار حافظ شناسان غربی – 105 برگ وورد قابل ویرایش

By | مارس 18, 2020
تحقیق آماده بررسی جایگاه حافظ در آثار حافظ شناسان غربی – 105 برگ وورد قابل ویرایش

تحقیق-آماده-بررسی-جایگاه-حافظ-در-آثار-حافظ-شناسان-غربی--105-برگ-وورد-قابل-ویرایشفهرست مطالب

چکیده پژوهش 11
کلمات کلیدی 11
فصل اول کلیات 12
1-1- مقدمه 13
2-1- بيان مسأله 15
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق 17
4-1- جنبة نوآوري و جديد بودن تحقيق 17
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق 19
1-2- مبانی نظری و پیشینه تحقیق 20
فصل سوم روش تحقیق 25
1-3- سؤال هاي اصلی تحقيق 26
2-3- فرضيه های تحقیق 26
3-3- اهداف تحقیق 26
4-3- نوع روش تحقيق 26
5-3- روش سنجش و گردآوري اطلاعات 26
6-3- ابزار گردآوري اطلاعات 27
7-3- روش تجزيه و تحليل اطلاعات 27
فصل چهارم تجزیه و تحلیل اطلاعات 28
1-4- بخش اول درباره حافظ و شعر او 29
1-1-4- زندگی حافظ 29
2-1-4- ويژگي هاي شعر حافظ 33
1-2-1-4- رمز پردازي و حضور سمبوليسم غني 33
2-2-1-4- رعايت دقيق و ظريف تناسبات هنري در فضاي کلي ادبيات 33
3-2-1-4- لحن مناسب و شور افکن شاعر در آغاز شعرها 34
4-2-1-4- طنز و نقد 34
5-2-1-4- ايهام و ابهام 34
6-2-1-4- جهان بيني حافظ 35
7-2-1-4- عشق جان و حقيقت هستي 35
8-2-1-4- تسليم و رضا و توکل 36
9-2-1-4- فرزند زمان خود بودن 36
10-2-1-4- انتظار و طلب موعود 36
3-1-4- تأثیرپذیری حافظ 37
1-3-1-4- تأثیرپذیری حافظ از خواجوی کرمانی 37
1-1-3-1-4- مقایسه ها تضمین و شباهتهای لفظی و معنوی 37
2-3-1-4- تاثیر پذیری حافظ از سعدی 39
3-3-1-4- تأثیر پذیری حافظ از عطار نیشابوری 41
4-3-1-4- تأثیر پذیری حافظ از نظامی گنجوی 43
4-1-4- تاثیرگذاری حافظ 44
5-1-4- وفات حافظ 51
2-4- بخش دوم حافظ شناسی و حافظ شناسان 52
1-2-4- مقدمه 52
2-2-4- مفهوم حافظ شناسی 52
3-2-4- آثاری درباره حافظ 53
4-2-4- شرح‌های حافظ 53
5-2-4- حافظ پژوهي در ايران 54
6-2-4- مقالات حافظ پژوهی 55
3-4- بخش سوم حافظ در آثار حافظ شناسان غربی 57
1-3-4- مقدمه 57
2-3-4- نفوذ حافظ در آلمان 57
1-2-3-4- گوته و حافظ 59
3-3-4- فرانسه و حافظ 69
1-3-3-4- شاعران سمبولیست و پارناس 71
2-3-3-4- ویکتور هوگو و حافظ 71
3-3-3-4- آندره ژید و حافظ 73
4-3-4- حافظ در کشورهای انگلیسی زبان 74
1-4-3-4- سر ویلیام جونز 74
2-4-3-4- قزن نوزده و نفوذ مکتب رمانتیک 74
3-4-3-4- حافظ در شعر انگلیسی و آمریکایی سدۀ نوزدهم 75
5-4-3-4- امرسون 81
6-4-3-4- چاپ های حافظ در اروپا به زبان فارسی 82
5-3-4- حافظ و ایتالیا 82
6-3-4- حافظ و اسپانیا 90
1-6-3-4- نقش لورکا 91
2-6-3-4- ترجمه‏های جدید حافظ در اسپانیا 93
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری 94
1-5- بحث و نتیجه گیری 95
2-5- نتیجه گیری نهایی 98
3-5- پیشنهادات 98
منابع و مآخذ 99
مقالات 99
کتب 99


چکیده پژوهش
درباره حافظ، پژوهشگران و حافظ شناسان بسیارى اظهارنظر كرده اند و تأملات بسیارى درباره دیدگاه حافظ به هستى، عشق، عبادت و زهد و… داشته اند و تفاوت نظرهایى نیز درباره تولد و وفات، تعداد غزلیات و برخى ابیات همیشه وجود داشته است، اما نكته قابل توجه این است كه حافظ تلفیق شایسته و خردمندانه شاعران پیش از خود است. تلاش های ارزشمند و کم نظیری که در قرون گذشته و عصر حاضر از سوی حافظ پژوهان و دوست داران و ارادتمندان آموزگار عشق در جوامع مختلف جهان برای گردآوری نسخه های کهن و اسناد و مدارک مرتبط با اثر ماندگار خواجه شیراز صورت گرفته و کوشش های فراوانی که با همت بلند دانشمندان برای تصحیح دیوان او فرجام یافته، گواهی آشکار بر جایگاه بلند و مقام رفیع و بی همتای شاعرترین شاعر همه روزگاران است. تحقیق حاضر قصد دارد جایگاه واقعی حافظ شیرازی، اشعار و آثار او را در آثار حافظ شناسان غربی شناسایی و معرفی نماید تا از این طریق گنجی چون حافظ که داشته ما ایرانیان است و توسط غربیان بسیار مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است بیشتر و بهتر شناخته و توسط دانشگاهیان و مردم عادی ما آنچنان که باید ارج نهاده شود. حافظ‌شناسی به معنای شناخت حافظ و بحث و فحص درباره آراء و افکار و چون و چند هنر او و طبع و نشر آثارش و یا آثاری درباره او‏، به یک معنی سابقه‌اش به عصر حافظ می‌رسد که خودش به جاذبه عالم‌گیر سخن خویش و روانی آن آگاهی داشته است. بنابراین حافظ یکی از بزرگترین شاعران ایرانی بود که در سده های اخیر توانست در آثار شاعران و ادیبان و شرق شناسان متعدد غربی ظاهر شود و بدرخشد و تمامی این بزرگان از حافظ با عنوان شاعری بزرگ و عجوبه هزاره و مواردی از این قبیل یاد کردند. حافظ در آلمان، فرانسه، انگلیس، آمریکا، ایتالیا، اسپانیا و … پژوهندگان و طرفدارانی داشت و آثار متعددی درباره او به چاپ رسانده اند. حافظ به عنوان شاعر فارسی سرای ایرانی افتخاری بزرگ برای ایران و میراثی متعلق به تمام مردمان جهان است که با اشعار بی نظیر خود، در آثار مستشرقان و شاعران و ادیبان شرق و غرب جاودانه شده است. به نظر می رسد بهتر است پژوهشگران داخلی و خارجی انعکاس روز افزون اشعار حافظ را در آثار بزرگان شرق و غرب بیشتر مورد مطالعه و مداقه قرا دهند و از این طریق هم به شناخت عظمت حافظ کمک کنند و هم مردم ایران را که در مطالعه آثار این شاعر بزرگ کم کار بوده اند، به مطالعه بیشتر آثارش تشویق نمایند.
کلمات کلیدی
حافظ، حافظ شناسان، حافظ پژوهی، غرب

فصل اول کلیات


1-1- مقدمه
این جمله هاى ستایش آمیز از «گوته» شاعر آلمانى است كه مدهوش حافظ شیراز شده است: “اى حافظ! سخن تو همچون ابدیت بزرگ است. كلام تو همچون گنبد آسمان تنها به خود وابسته است و میان نیمه غزل تو با آغاز و انجام آن فرقى نمى توان گذاشت؛ چرا كه همه آن در حد كمال است. تو آن سرچشمه فیاض شعر و نشاطى، كه از آن هر لحظه موجى از پس موج دیگر بیرون مى تراود، دهان تو براى نغمه سرودن و دلت براى مهر ورزیدن همیشه آماده است. اگر همه دنیا به سرآید آرزو دارم كه تنها- اى حافظ- با تو و در كنار تو باشم و چون برادرى در شادى و غمت شركت كنم. همراه تو باشم و چون تو عشق ورزم. زیرا این افتخار زندگى من و مایه حیات من است. حافظ دلم مى خواهد از شیوه غزل سرایى تو تقلید كنم، چون تو قافیه پردازم و غزل خویش را به ریزه كارى هاى تو بیارایم. نخست به معنا اندیشم و آنگاه برآن لباس الفاظ بپوشم. دلم مى خواهد شعرى چون تو، اى شاعر شاعران جهان سروده باشم. اى حافظ! همچنان كه جرقه اى براى آتش زدن و سوختن شهر امپراتوران كافى است، از گفته شورانگیز تو چنان آتش بر دلم نشسته است كه سراپاى مرا به تب و تاب افكنده و تو خود بهتر مى دانى كه چگونه ما از خاك تا افلاك در بند هوس اسیریم. مگر نه عشق نخست غم مى آورد و آنگاه نشاط مى بخشد؟ پس اى استاد بگذار لحظه اى در بزم عشق تو بنشینم تا در آن هنگام كه با دلدار راز مى گشایى، پیشانى درخشان تو را با دیدگان ستایشگر بنگرم.”(رک: گوته، 1342، 723).
البته نه تنها «گوته» بلكه شاعران بسیارى در مغرب زمین دل سپرده ادبیات ایران هستند و تأثیرات فراوانى از آن گرفته اند. آنقدر كه حتى آثار ادبى در حوزه داستان كه امروز در ایران مخاطبان فراوانى دارد و توسط اروپائیان نوشته شده، برگرفته از آثار نویسندگان و شاعران مطرح تاریخ ادبیات ایران است(معین الدین، 1391، 21).
در واقع حافظ میدان تضاد عقاید شده است و هر كس و گروهى مى خواهد حافظ را مصادره كند. اشكال بزرگ برخى بررسى ها این است كه تا از حافظ صحبت مى شود، علاقه مندان از عقاید او مى پرسند و این بخش از موانع حافظ شناسى است، زیرا حافظ شاعر، نگاهى كلى به جهان دارد، نگاه او فرقه اى نیست بلكه زیباشناختى است. آنچه در هر تحقیقات مشترك است، این است كه پژوهشگران مطالبى را از غزلیات برداشت كرده اند كه با منویات خودشان هماهنگ باشد. حافظ در واقع به دنیا نگاه ایستایى ندارد و همواره با تلاطم حیات در امواج اقیانوس زندگى در نوسان است. حافظ ضرباهنگ این اقیانوس پرمخاطره را مى گیرد و در شعرهاى خودش منعكس مى كند. البته خیام، سعدى و مولوى هم این كار را كرده اند، اما در حافظ بیان تلاطم معنوى و تلاطم لحظه هاى زندگى، هم بیشتر و هم به زبان استعاره بیان شده است و از آنجایى كه دوران ما دوران پرتلاطم و پردغدغه اى براى بشر است و پرسش هاى زیادى براى انسان مطرح است كه پاسخ آن را نمى داند، شعر حافظ به این جهان پرتلاطم مماس مى شود و این است كه با آن اضطراب ها، دلهره ها و تشویش هاى انسان هم جواب مى شود. اگر به قول «گوته» لفظ را عروس و معنا را داماد بدانیم از این زناشویى كسى با خبر است كه شعر حافظ را بشناسد. این جمله یعنى این كه حافظ از بسیارى شاعران دیگر لفظ و معنا را بهتر هماهنگ كرده است.
دكتر محمدجعفر یاحقى در كتاب حافظ پژوهى مى نویسد: “اتوپیاى حافظ موجودیتى زمینى و آسمانى دارد، به این معنى كه هم از وضع نامطلوب زمین و بیچارگى زمین ها در رنج است و براى آنها وضع بهتر و دلپذیرترى آرزو دارد و هم بر آن است تا براى روندگان طریقت و راهیان ملكوت اعلى راه حق هموار و دلپذیر باشد، با این تفاوت كه هموار شدن این راه براى سالك بیشتر از آن كه در گرو كوشش بنده باشد به عنایت خاص و كشش لطف حق بازبسته است:
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد بالله كز آفتاب فلك خوبتر شوى
ترفند همساز كردن ناهمسازها در حافظ البته دلپذیر و سزاوار تأمل است. او هم زمین را دارد هم آسمان را. هم تن را مهم و محترم مى شمارد هم جان را.
گفتم صنم پرست شو با صمدنشین گفتا به كوى عشق هم این و هم آنى كنند”(رک:نیکنام- 1367، 66)
عشق حافظ اكسیر حیات و كیمیاى مراد یا به تعبیر علمى آن تیزابى است كه هر خاراسنگ نادلپذیرى را در خود حل مى كند. خطاست اگر حافظ را به حد یك جامعه شناس، فیلسوف یا نظریه پرداز تنزل دهیم. او فقط شاعر است، نه یك كلمه كم، نه یك كلمه زیاد. این كدام شاعرى است كه از این عناوین امروزى و پرجاذبه برتر و آسمانى تر است؟ به یقین در شعر حافظ جامعه شناسى فلسفه و نظریه پردازى هم هست همان طور كه لطایف غیبى هست. لطایف را نمى توان در قالبى محدود گنجاند. در حافظ «آنى» هست كه در هیچ دانش و بینش دیگرى نیست.
سر ویلیام جونز در سال ۱۷۷۱ این اثر با ارزش را ترجمه كرده و ۱۷۷۴ جان ریچاردسون توانسته به ترجمه این اثر همت گمارد. تامس لا، اچ اچ، جان نانت، آوسى لى و جان هدن هندلى به ترتیب در سال هاى ۱۷۸۵، ۱۷۸۶ ، ۱۷۸۷ ، ۱۷۹۵ و ۱۸۰۰ حافظ را ترجمه كرده اند. اما از دهه ۹۰ تاكنون یعنى این چند سال اخیر جداى از ۲ سده گذشته اشعار حافظ بسیار ترجمه شده است كه برخى از مترجمان عبارتند از:
الیزابت گرى، دانیل لدینسكى، هنرى فنیدلین، كلارك، پورافضل، مانت گمرى، كلمن باركس، توماس رین كرو، فیلیپ اسمیت، پیتر اورى و …
در واقع حافظ امروز به عنوان ادبیات پایه و كلاسیك در دنیا مطرح است كه در كنار اسامى شاعران كلاسیك بزرگ دنیا از اهمیت فراوانى برخوردار است.

دانلود فایل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *