تحقیق آماده بازتاب تحولات سياسي در مجلس چهارم شورای مالی – 19 برگ وورد قابل ویرایش
تحقیق آماده بازتاب تحولات سياسي در مجلس چهارم شورای مالی – 19 برگ وورد قابل ویرایش
1ـ مجلس چهارم؛ ظهور و قدرت گيري رضاخان
در آخرين سال فترت ميان مجلس سوم و چهارم، كودتاي سوم حوت 1299 ه.ش به رهبري سيدضياءالدين طباطبايي، مدير روزنامه رعد و رضاخان ميرپنج اتفاق افتاد. بعد از وقوع كودتا فرمان نخست وزيري سيدضياء از سوي احمدشاه صادر گرديد. كابينه مذكور به علل مختلفي از جمله برقراري حكومت نظامي، قطع مخابرات تلگرافي و پستي بين پايتخت و ساير ولايات و سانسور شديد آنها، توقيف عده بسياري از معاريف مورد تنفر عامه قرار گرفت. به همين دليل در تاريخ 14 شوال 1339 بيانيهاي از سوي عدهاي از وكلاي مجلس چهارم تحت عنوان «بيان حقيقت» منتشر شد و حكومت سيدضياءالدين را نامشروع خواند.
عملكرد سيدضياءالدين طباطبايي در دوران سه ماهه رياست وزرايياش به حدي مورد نكوهش قرار گرفت كه از آن به عنوان كابينه سياه نام بردهاند و دست اندركاران حكومت وي بعداً مورد سوء ظن قرار گرفتند؛ چنان چه اعتبارنامه چند تن از وكلاي مجلس چهارم به دليل عضويت در كابينه وي به تصويب نرسيد. در حاليكه همدستان سيدضياءالدين به جرم قيام عليه حكومت ملي مورد تعقيب و حتي توقيف واقع ميشدند، از سردار سپه به عنوان يكي از اركان كودتا و همكار سيدضياءالدين نامي به ميان نميآمد و وزير جنگ دائم كابينههاي مختلف بود . جالب اينجاست كه بعد از افتتاح مجلس و مستحكم شدن جاي پاي خود در وزارت جنگ با انتشار بيانهاي خود را مسبب واقعي كودتا خواند و بنابر نوشتههاي بهار«بالاخره حالي كرد كه كسي من بعد حق ندارد در باب كودتا و علل و اسباب و موجبات آن هرزه در آيي كند و رفته رفته چنانكه ببايد فريادها خاموش گرديد و خصمان حرون رام شدند .»
سردار سپه بعد از كودتا با درايت و جاهطلبي و پشتكار خود، رشد سياسي پيدا نموده و صحنه سياسي را اشغال نمود. به طوري كه در پايان مجلس چهارم به قدرت بلامنازعي تبديل شده بود كه احمد شاه چارهاي جز صدور فرمان نخستوزيري وي نداشت. سردار سپه در تمام كابينههاي مقارن مجلس چهارم به سمت وزرات جنگ منصوب شد و با اقدامات گوناگون، موقعيت خود را در عرصههاي مختلفي تحكيم بخشيد، نصرالله انتظام به قدرت بيحد و حصر رضاخان و عضويت ثابت وي در كابينهها اشاره مينمايد، آنجا كه مينويسد: «تا زماني كه از دولتي راضي بود و تقاضاهاي مادي و معنوي كه براي اصلاح و تكميل قشون داشت، برآورده ميساختند، سركارميماندند. ولي به محض اين كه مختصر سرپيچياز اطاعت ميكردند ويا از عهدة انجام توقعات بر نميآمدند، به عذر و بهانهاي واژگون ميگشتند .»