ادبیات نظری و پیشینه تحقیق شبكه قواعد واجي در گويش لري انديمشك – 35 برگ وورد قابل ویرایش
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق شبكه قواعد واجي در گويش لري انديمشك – 35 برگ وورد قابل ویرایش
-1 پيشينه¬ي نظري پژوهش
2-1-1 درآمد
مدل واج¬شناسي زايشي معيار از سال انتشار كتاب الگوي آوايي زبان انگليسي چامسكي وهله (1968) مطرح شده است. مدل واج¬شناسي زايشي مدلي است خطي كه توانسته است ويژگيهاي نظام آوايي زبانهاي دنيا را تبيين كند. با اين وجود در سالهاي اخير عدهاي از واج¬شناسان كه براي نظامهاي آوايي ساختارهاي غير خطي قائل هستند معتقدند كه مدل واجشناسي زايشي به دليل اين كه مدلي كاملاً و صرفاً خطي است داراي كاستيهايي است. به اعتقاد اين گروه از واجشناسان يكي از كاستيها اين است كه ويژگيهاي خاص برخي از نظامهاي آوايي زنده با مدل خطي واج¬شناسي زايشي توجيه پذير نيستند. يكي از مدلهاي واج¬شناسي غير خطي كه در جهت رفع كاستيهاي واج¬شناسي زايشي ارائه شد، مدل واج¬شناسي جزءمستقل است كه در سال 1976 توسط گلداسميت عنوان شد. چهارچوب نظري پژوهش حاضر را همين واج¬شناسي جزءمستقل تشكيل ميدهد. در اين پژوهش سعي بر اين است كه جنبههاي نظام آوايي گويش لري را بررسي و توان تبيني مدل واجشناسي جزءمستقل را بار ديگر محك بزنيم. پيش از پرداختن به انگارهي جزءمستقل، ابتدا، توضيحاتي در مورد انگارهي زايشي معيار و نقاط ضعف آن داده ميشود، تا ضرورت مطرح شدن انگارههاي غير خطي و مطرح شدن نظريهها پسازايشي روشنتر گردد.
2-1-2 واج¬شناسي زايشي معيار
واج¬شناسي قاعده بنياد نوين عرصهي رقابت رويكردهاي نظري-روش شناختي به نظامهاي آوايي است. واج¬شناسي زايشي معيار (SPE) را نقطهي عطف مطالعات قاعده بنياد واج¬شناختي ميدانند، چرا كه از سويي حاصل جمع آموزههاي پيشينيان است و از طرفي، خود، بستري بديع را فراهم آورده كه نظريههاي جديد بر آن شكل بگيرند (پرمون، 1385: 35).
در اينجا، بر خلاف حوزهي نحو، نظريهي رقيبي نداريم كه از ريشه با رويكرد زايشي در تقابل باشد. نظريههايي كه بعد از انگارهي زايشي مطرح شدهاند را پسازايشي ميگويند كه اين نام، خود، نشاندهندهي جايگاه اساسي و محوري رويكرد زايشي در جمع آنها است.
بايد به اين نكته توجه نمود كه اين نظريهها در اصل، انگارههايي هستند كه به منظور رفع كاستيهاي تبييني و روش شناختي واج¬شناسي معيار (SPE) ارائه شدند و در حقيقت، نقش تكميل كنندهي انگارهي زايشي مادر را ايفا مينمايند. يكي از اين انگارههاي پسا زايشي، انگارهي جزءمستقل است كه در واقع مدلي زايشي است اما بر خلاف مدل زايشي كه به صورت خطي ميباشد، مدلي غير خطي به شمار ميآيد. بنابراين، براي درك بهتر انگارهي غير خطي جزءمستقل، ناچاريم كه ابتدا در مورد انگارهي واجشناسي معيار (SPE) و نقاط قوت و ضعف آن توضيح دهيم تا علت و ضرورت مطرح شدن انگارهي غير خطي جزءمستقل و شباهت و تفاوتهاي آن با انگارهي معيار مشخص شود.
مدل واج¬شناسي زايشي كه در حوزهي نظام آوايي زبان جاي ميگيرد، مدلي است خطي و مختصه بنياد كه در آن كوچكترين اجزا نظام آوايي به شكل مجموعههايي از مختصههاي سازنده نشان داده ميشوند. در اين مدل، واج-شناسان بيشتر به بررسي خطي ماهيت قواعد واجي صوري و ارتباط اين قواعد با يكديگر ميپرداختند تا از اين راه بتوانند رابطهي بين نمود زيرين و نمود آوايي را نشان دهند. در مدل واج¬شناسي زايشي گفتار كاملاً قابل تقطيع است و ميتوان آن را به اجزا سازنده اش برش داد. اين اجزا كه به صورت خطي به دنبال هم آمدهاند، شامل مجموعهاي از مختصهها هستند. مجموعهي مختصههاي هر واج را ميتوان به صورت يك دسته از انتخابهاي دوشقي داراي ارزش مثبت يا منفي تعريف كرد. امتياز نظام آوايي مشخصههاي واجي اين است كه به صراحت نشان ميدهد كه جفتهاي واجي (مثلاً واك¬دار و بيواك يا خيشومي و دهاني) چگونه به هم مربوطند. به علاوه به جاي استفاده از دو عنوان براي بيان دو شق مخالف (مثلاً واكدار و بيواك) آن دو را با به علاوه يا منفي (مثلاً [-واك] در برابر [+واك] نشان داد.
در انگارهي زايشي (و پسازايشي)، باز نماييهاي واجي داراي دو سطح ميباشند. باز نمايي زيرين كه شامل اطلاعات غير قابل پيش بيني ميباشد و مشخصههاي تلفظي قابل پيش بيني كه توسط قواعد و اصول واجي به بازنمايي زيرين افزوده ميشوند تا بازنمايي آوايي مطلوب را به دست دهند (كنستوويچ، 1994 :60). سطح بازنمايي زيرين كه با كوته نوشت UR نمايش داده ميشود، و خود برون داد ( روساخت) نحوي زاييده شده در حوزهي نحو ميباشد، درون داد حوزهي نظام آوايي است. بازنمايي آوايي كه با كوته نوشت PR نمايش داده ميشود، حاوي دو دسته اطلاعات تلفظي غير قابل پيش بيني، كه از سطح UR با خود به همراه دارد، و پارهاي اطلاعات قابل پيش بيني يا منظم، كه توسط قواعد آوايي بدان افزوده ميشود، است (پرمون، 1385 :36).